دقیقا نمی دونم چرا

ولی میخوام شروعش کنم

دقیقا نمی دونم چرا

ولی میخوام شروعش کنم

سی و پنجم- چرا در برابر آگاهی مقاومت می کنیم!!!!!!!!!!!!

جمعه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۰۴ ب.ظ

بعضی وقت ها با هیچ منطقی نمیشه مقاومت آدم ها رو در برابر آگاهی، تحلیل کرد و توضیح داد...


وقتایی که تو دلیل منطقی و عقلی و عرفی، میاری که برادر من، خواهر من الان روزه، الان هوا روشنه، و علیرغم اینکه هم تو میدونی که فهمیده و هم خودش میدونه که حرفات درسته، بازم خودش و میزنه به اون راه و میگه نه، الان شبه، همه جا تاریکه تاریکه تاریکه...


ای بابا...


ولی خوب این عزیزان رو به چند دسته میشه تقسیم شون کرد و علت رفتارشون و از این طبقه بندی فهمید...


اولین دسته از این نوع دوستان اونایی هستند که

 از آزاد شدن افکارشون میترسن

فکر می کنند اگه آگاه بشن

بی بند و بار میشن، فاسد میشن

یا حس آرامش شون و از دست میدن

واسه همین در برابر اگاهی، مقاومت می کنند

بعضی های دیگه نگاه منفعت طلب دارن

به خدا و پیغمبر جوری نگاه می کنن

که نون و اب شون و میده

خونه و ماشینشون و ردیف میکنه

براشون شوهر و زن پیدا میکنه

تو تصادف نجاتشون میده

اون دنیا هم از پل ردش ون می کنه هر کثافت کاری هم تو این دنیا داشته باشن مهم نیست...

خب چه معامله ای از این بهتر؟

هم تو این دنیا عشق و حال می کنن

هم اون دنیا حوری گیرشون میاد

اینا هم نمیخوان باورشون و از دست بدند

یه دسته دیگه

از این راه نون میخورن و به قدرت میرسن

خب معلومه نه تنها نمیخوان از دستش بدهند

بلکه ازش دفاع هم می کنند

سعی می کنند ترویجش بدهند

خب اینا هم تکلیف شون مشخصه...

یه عده هم آدم های ساده
هستند

مثل پدر بزرگ مادر بزرگ های ما

فکر می کنند دنیا همینه

چیز دیگه ای وجود نداره

اینا واقعا مسخ شدن...


یه دسته دیگه از آدم ها میترسند از طرد شدن

میترسن که خانواده و دوستاشون قضاوت شون کنند

تو جمع اونا، پذیرفته نشن یا اون تائیدی که همیشه به عنوان بازخورد می گرفتن و از دست بدهند

اینا جزء دسته بی اعتماد به نفس ها هستند

----------------------------------

1- این مطلب توهین به هیشکی نیست

2- اگه دسته بندی دیگه ای به نظرتون میرسه بگین تا کاملش کنم

  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • ۹۵/۰۲/۱۷
  • ۶۸۹ نمایش
  • سایه هیچ

نظرات (۱۳)

هیچ وقت درک نکردم که چرا ما رو به یکتاپرستی دعوت کردن، در صورتی که زرتشت خودش یکتاپرست بود و کتاب مقدس و پیامبر داشت! :)
حالا اینا به کنار، حتی توی قرآن هم اشاره به کوروش شده که احتمالا پیامبر بوده! :)

این مباحث توهین به دین خاصی نیست، ولی همیشه برام سوال بوده!
سوال کردن که عیب نیست، هست؟ :)
پاسخ:
همه علوم از سوال شروع شده...
تغییر همیشه با ترس همراهه ، شکستن تابوها و باورهایی که از بدو تولد همراهمون بودن سخته. خیلی از ما با آگاهی ترجیح میدیم که در مورد باورهامون تحقیق نکنیم و مجبور به تغییرش نشیم ولی خب هر رشد و پوست انداختنی درد داره .
پاسخ:
البته لذت هم داره...
تعریف شما از آگاهی چیه؟ 

پاسخ:
آگاهی زائیده خرد ورزی و برخورد منطقی با وقایع و جریانات اطراف هست...
مکتب فکری که در اون به همه چی شک میکنی و برای قبول هر گزاره ای دنبال دلیل واقعی و منطبق با عقل میگردیو نه عوامل ماورایی و چیزهایی که با عقل اثبات نشوند...
بعضیام هستن که میترسن از جامعه و خونواده و مردم...
الان یکی به این نتیجه برسه که خدایی وجود نداره و همش کشکه،از نظر همّه اون یه نجسِ!
پاسخ:
آره
اینم درسته...
پذیرفته شدن و تائید شدن از طرف گروه های اجتماعی، یکی از نیازهای انسان هاست....
وای وای خدا نصیب نکنه از این نوع ادما!
پاسخ:
اتفاقا نصیب کنه....
تا آگاه شون کنی....
پدربزرگ من هم جزء همون دسته ی آخره. .یه آدم محترم ولی ساده که با همین سادگی کارایی میکنه که با هیچ عقل و عرف و شرعی جور درنمیاد. .
پاسخ:
پدر بزرگ دیگه...
کاریش نمیشه کرد...
حضرت مولانا می فرمایند:پای استدلالیون چوبین بود/پای چوبین سخت بی تمکین بود
پاسخ:
تا جایی که من میدونم این شعر از حضرت مولانا نیست..
مثنوی معنوی.دفتر اول.
دلیلت چیه؟
باید ترسید پس!
پاسخ:
از کی؟؟؟؟؟
بعدشم می خواستم بپرسم از نظر شما این آگاهی چطور بدست میاد؟
پاسخ:
از تغییر باورها و نوع نگاه افراد
از مطلق گرایی به نگاه نسبی...
تفکیک قائل نشدن بین امور و جدا نکردن و بعضی افکار و دست نخوردن نذاشتن اون ها...
خب مطمئنا اینم قبول دارید که هرکسی برای بدست آوردن همه ی این ها راه مخصوص خودشو داره 
پاسخ:
خب....
چه نتیجه ای میخوای بگیری؟؟؟
اگاهی با شک وسوال بوجود میاد تمام سوال ها نه ولی بیشتر سوالها از شک بوجود میاد اینطور نیست ؟  همه اون دسته بندیا که گفتی به نظرم تو  یه دسته بندی جا میشه راحت طلبی چون تغییر کردن سخت و خرد کننده و درد ناکه
پاسخ:
ممکنه...
اینقدر مشخصا؟؟  :دی 
نتیجه ی خاصی مدنظرم نیس
پاسخ:
 خخخخ
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">