چهل و یکم- چوپان دروغگو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در دوران مدرسه چیز زیادی که بدرد زندگیم بخوره و یاد نگرفتم...
اصولا هم از مدرسه و شرایط حاکم بدم میومد، همیشه آخر شهریور دل درد شدیدی می گرفتم که بعد از مراجعه به چند متخصص معلوم شد ریشه اش عصبیه...
هر چند که از تراشیده شدن موهام، ایستادن تو صف، از جلو نطام و سر دادن شعار های هر روزه که هیچ معنی برام نداشت بیزار بودم، اما یه چیزای خوبی هم تو مدرسه بود...
تو کتاب های درسی بعضی شعرها و قصه ها بود که ادم و محسور می کرد...
امروز به شکل اتفاقی عکس داستان چوپان دروغگو رو دیدم تو نت...
داستانش و سرچ کردم، دیدم مثل اینکه یه نسخه آلمانی هم داره این داستان...
خوندمش، جالب بود...
بین روایت ایرانی و آلمانی داستان "چوپان دروغگو" تفاوت وجود داره...
در روایت آلمانی، مردم بعد از اولین دروغ، دیگه به چوپان کمک نمی کنند و اصلا به حرفش گوش نمیدن...
ولی در روایت ایرانی، مردم برای بار دوم هم به چوپان اطمینان می کنند...
--------------------
1- یه بیت از حافظ
صلاح کار کجا و من خراب کجا ببین، تفاوت ره از کجاست تا به کجا
2- توصیه می کنم اشعار حافظ با صدای موسوی گرمارودی و به خودتون هدیه بدین
((لطفا، حتما اینجا کلیک کنید))
3- چرا زمان انقدر نسبیه؟ چقدر دیر میگذره ایام امتحان...
- ۹۵/۰۳/۲۸
- ۶۲۲ نمایش