شانزدهم- گاهی وقتا یه کم شیطونی هم لازمه...
اسم "بنجامین فرانکلین" و تا حالا شنیدید؟
یکی از ۵ شخصیت اصلی استقلال امریکا...
هم دانشمند بود، هم مخترع و هم محقق.
سیاستمدار معروفی هم بود و در همه بحران های سیاسی و نظامی، مامور همیشگی صلح و سازش بین گروه های درگیر تو آمریکا.
وقتی بیست ساله بود 13 تا مولفه اخلاقی و برا خودش مشخص می کنه و با خودش فکر می کنه اگه تو چارچوب این شاخص ها حرکت کنه آدم موفق و کاملی میشه (سخت کوشی، عدالت خواهی، سکوت، تمیزی، صبوری، نظم، به نتیجه رساندن کارها، پرهیز از اسراف، افراطی نبودن، مفید بودن، متانت، نجابت جنسی، صادق بودن).
یه تخته بر میداره و روی اون، اصولش و مینویسه و تصمیم میگیره هر وقت به هر کدومش عمل نکرد یه نقطه سیاه رو تخته بزاره.
هر روز که می گذشت به نقطه های رو تخته اضافه می شد تا جاییکه تخته پر از نقطه و "بنجامین" تسلیم این واقعیت میشه که زندگی بدون خطاهای کوچیک امکان پذیر نیست.
گاهی اوقات برای اینکه به یه هدف بزرگ برسیم نباید تخته گاز و در یک مسیر صاف و مستقیم و بدون هیچ انحرافی حرکت کنیم.
چرا؟ چون ما آدمیم، رباط نیستیم که...
یه مثال می زنم، وقتی میخوایم یه ماشین خوب بخریم منطق میگه که چند ماه نباید گوشی،لباس، کفش و ... بخریم یا سفر نریم.
یا هر وقت تلوزیون و روشن کنی یکی از مبلغان مذهبی با شدت زیاد یادآوری میکنه که گناه نکنید.
یا متخصص های لاغری که این روزها بازارشون هم خیلی داغه، تاکید شدیدی دارن که از رژیم غذایی تون خارج نشید.
ولی من با این منطق موافق نیستم، چیجوری؟
اینجوری که بعضی وقت ها ما یه کارهایی می کنیم که کاملا در تضاد با هدف هامونه و اصلا در راستای اونها نیست، ولی همون کارها بیشترین کمک و به رسیدن به اهداف میکنه و برای ادامه راه نیرو بهمون میده.
به زبون ساده اگه یه کیک خوشمزه شکلاتی و بخوریم، احتمال اینکه رژیم غذایی مون و ادامه بدیم بیشتره تا اینکه بخواهیم بدون کوچکترین انعطافی رژیم سفت و سخت و نگه داریم.
اصلا تو این فروشگاه های زنجیره ای که مشتری ها کلی مقاومت می کنن که چیزای گرون نخرند و حسابگری می کنند اون لحظه آخر یه خوراکی (شکلات، چیپس ...) گرون برا رها شدن از این تحقیر ناخواسته، بر می دارن و این نتیجه تحقیقات علمیه...
و دقیقا علت اینکه دم صندوق این فروشگاه ها را پر اینجور مواد می کنند همینه...
روانشناسان ها معتقدند اگه آدم ها اهداف مطلق و غیر قابل تغییری داشنه باشند و برای رسیدن به اون ها به غرایز، غرور یا منیت خودشون بجنگند و تقابل کنند، یکدفعه "باطری خالی می کنند".
البته این و هم بگم، بعضی آدم ها توانایی های خارق العاده ای دارن که ایمان آهنین شون و تا رسیدن به هدف حفظ کنند یا نبوغ خاصی دارن و یا شایدم بیمار روحی اند، خودشیفته اند یا هرچی... ولی واقعیت اینه که اکثر آدم ها نه میتونند، و نه دوس دارن و میخوان که این شکلی زندگی کنند.
ولی خیلی ها رو میبینم که تو زندگی شون خودشون یا اطرافیانشون و شدیدا محدود می کنند و بعدش یهو باطری طرف خالی میشه، نتیجه اش میشه طلاق، مواد مخدر، قمار و....
نهایتا اینکه گاهی وقتا یه کم شیطونی لازمه تا باطری خالی نکنیم...
- ۹۵/۰۱/۱۶
- ۳۶۳ نمایش