اتفاقاتی که در بروکسل رخ داد بسیار وحشتناک، دردناک و غیر قابل قبول است.
تفاوتی بین هزاران نفر
انسان بیگناه که هر روز در خاورمیانه کشته می شوند،با کشته شدگان بی گناه بروکسل
نیست.
ظلم و انسان کشی، قدمتی به اندازه تاریخ انسان دارد.
کافیست چند ضامن دیگر از بمب
های دست ساز انتحاری در غرب کشیده شود،آنگاه جنگ طلب ها صحنه گردان جهان
خواهند بود.
در داخل سردار فلانی قهرمان ملی می شود و ما می مانیم و امنیتی که به بند تنبانی بند است.
امنیتی که همین حالا هم مادران و خواهران ما با ترس و لرز به خیابان های شهر پا می گذارند.
آن طرف ماجرا هم اتفاقات دیگری رخ خواهد داد.
جمهوری خواهان دیگر دیوانه جلوه نمی کنند،در اسرائیل که مدت هاست جنگ طلب ترین دولت ها روی کار می آید.
در اروپا
نیز قطعا گروه های تندروی مسیحی دوباره جان می گیرند.
آنگاه جهان جای زندگی نخواهد بود.
نقل است در هنگام مرگ سلیمان، او ایستاده بود و به عصای خود تکیه کرده
بود.
وقتی او جان خود را تسلیم کرد همچنان ایستاده باقی ماند تا موریانهای عصای او را خورد.
تا زمانی که او بر ایوانی ایستاده به سپاه اورشلیم نگاه
می کرد تمامی کارها منظم انجام می شد،اما تا هیبتش بر زمین خورد بی نظمی
همه جا را فرا گرفت.
گاهی تفاوت نظم و بی نظمی در جهان را چند موریانه
رقم می زنند.
زمانی با خوردن عصا و زمین زدن هیبت سلیمان،امروز با چند عمیات انتحاری و زمین زدن زندگی در سایه مدارا و همزیستی مسالمت آمیز.
- ۰ نظر
- ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۱۳
- ۳۰۴ نمایش